يا مهدي

مهدي موعود

يا مهدي

۴۰۳ بازديد

سلام مولايم

 

 

دلتنگم آقا ؛ دلتنگ ديدنت ؛ دلتنگ شنيدن صداي انا المهدي ت ...

تا كجاي عمر بايد هر شب درانتظار تو ستاره بشماريم٬ تا كدام روز و ماه بايد مسافر دنياي غفلتها باشيم ٬ يامولا !

 

بيا ٬ كه سقف آسمان زندگيمان راابر جهل و فساد پوشاند !بيا٬ كه زمين تشنه باران است ! بيا ٬ كه جگرهايمان را فراق٬رتگ سرخش را باخته است ٬ بيا از درون سوخته ايم ٬ مولا بيا اي مرهم دلهاي خسته !

 

نمي دانم قلم سنگي براي دوري توچه مي نويسد ٬ ولي همين را مي دانم كه او نيز هجاهاي نام تو را دوت دارد و بي معطليمي نگارد . بيا ٬ كه قلب شيشه اي انتظارمان در هر بار تركي برمي دارد و صبرمان راخزان به يغما مي برد .

 

بلنداي پرواز خورشيد را كهمي بينم اين سوال در ذهنم مي رويد ٬ كه آشيانه خورشيدكجاست؟

 

كبوتران سپيدبال كه نشانه هايآرامش آسمانند ٬ شبانگاهان در آغوش مهربان لانه ها ٬ اندام جان را در بستر آرامش مينهند٬ عقابها كه سلاطين آسمانند در يورش تاريكيها دل به سكوت مي سپارند و در دلكوهساران تمناي دستان پر محبت شب را دارند اما خورشيد آشيانه اش كجاست؟

 

در كدامين بستر مهرباني ٬ دل پرخروشش به آرامش مي نشيند؟

 

يك روز با خورشيد همسفر شدم . دانستم كه غروبش افسانه اي بيش نيست و مغرب و مشرق ٬ جز خطوط خيالي نيستند . 

 

خورشيد هرگز غروب نمي كنم ٬ خورشيد معناي روشن طلوع است . 

 

اما آشيانه خورشيد رايافتم ٬ دل مردي چون مهدي (ع)!!! اين دل شماست ٬ كه معبد خورشيد است و اين دل شماست كه حلقه اتصال چشمه خورشيد با نور پاكي و طراوت است .

 

اگر روزنه اي در دل توبگشايم ٬ خواهم ديد كه هزاران خورشيد در آن سر به سجاده نورانيت گذارده اند و هرخورشيد به گونه اي اشعه رحمت و بركت را به هر سو مي پراكند.

 

آري ! مي شناسمت ٬سالهاست كه همتاي تو را نديده ام ٬ من موجودي هستم كه از فرسنگها عقب تر آمده ام وچون به تو رسيده ام همراهت شده ام . پا به پاي تو مي آيم . تو را ميشناسم

 

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.